ریحانه جونریحانه جون، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه سن داره
حلما جونحلما جون، تا این لحظه: 3 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

دختران بابایی

دخترایی دارم شاه نداره.....

بدون عنوان

دخترم ، عزیزترینم با تو بودن احساس قشنگی در من بوجود می‌آورد که به هیچ عنوان قادر به توصیفش نیستم. شنیدن صدای دلنشینت گرمایی را در وجودم بیدار می‌کند که هرچه درد و غم هست را از من دور می‌‌کند. دیدن چشمان زیبا، شیطون و مهربانت در من شور زندگی بوجود می‌آورد. دستان کوچک و کودکانه‌ات وقتی که به دور گردنم حلقه می‌زنند مرا با خود به دنیایی می برند که هیچ چیز را با آن معاوضه نخواهم کرد. حرف زدن و درددل کردن با تو آرامشی دارد که همه‌ی چیزهای دیگر را از یادم می‌برد. عزیزترینم، از صمیم قلبم دوستت دارم و بهترینها را برایت آرزومندم.
8 ارديبهشت 1397

بدون عنوان

ریحانه جانم سلام الان که این متن رو  برات می نویسم نزدیک به یک سال و نه ماه از تولدت میگذره و الان ماشالا بزرگ شدی و برا خودت خانمی شدی. دخترم با آمدنت گرما و لذت خاصی به زندگی من و مامانت بخشیدی و زندگیمونو شیرین کردی. یادم نمی رود اولین دفعه ای که حرف زدی و اولین کلمه ای که گفتی "بابا" بود و من کلی ذوق کردم. الان دیگه خیلی از کلمات مثل ماما، دادا، آب، پا، مو، چشم، ده، در در ، چی شد و... رو میگی. عزیزم الان وقتی بهت میگم بابا رو چند تا دوست داری؟ میگی ده تا  و من کلی کیف می کنم. دوست دارم دخترم. خدا حفظت کنه.
8 ارديبهشت 1397